آداش. آتاش. (یادداشت مؤلف). دو تن که به یک نام خوانده شوند: ایا مصطفی سیرت مرتضی دل که همنام و هم سیرت مصطفایی. فرخی. هست چوهمنام خویش نامزد بطش و بخش بطش ورا عیب پوش بخش فراوان او. خاقانی
آداش. آتاش. (یادداشت مؤلف). دو تن که به یک نام خوانده شوند: ایا مصطفی سیرت مرتضی دل که همنام و هم سیرت مصطفایی. فرخی. هست چوهمنام خویش نامزد بطش و بخش بطش ورا عیب پوش بخش فراوان او. خاقانی
دو یا چندتن که بیک کار و شغل اشتغال دارند هم شغل هم پیشه، حریف رقیب: حدیث مدعیان و خیال همکاران همان حکایت زر دوز و بوریا بافست. (حافظ)، حریف کشتی: آری آری هوس کشتی همکار خوش است چارتکبیربرین عالم غدار خوش است. (گل کشتی) یا همکاران. (زردشتی) ایزدان یاور امشاسپندان مثلاایزد ماه ایزد گوش وایزد دارمهمکاران امشاسپند بهمن اند
دو یا چندتن که بیک کار و شغل اشتغال دارند هم شغل هم پیشه، حریف رقیب: حدیث مدعیان و خیال همکاران همان حکایت زر دوز و بوریا بافست. (حافظ)، حریف کشتی: آری آری هوس کشتی همکار خوش است چارتکبیربرین عالم غدار خوش است. (گل کشتی) یا همکاران. (زردشتی) ایزدان یاور امشاسپندان مثلاایزد ماه ایزد گوش وایزد دارمهمکاران امشاسپند بهمن اند